نشونه ...

این که من دیشبو تا صبح گریه کنم واسه نداشتنت و دلم تنگ شه برات و تو سحر بیای تو خواب عمه خانوم و بخندی بگی حالم خوبه نامردی نیست عشقم ؟! 


+ باز خوبه که اونورم میخندی و خوبی .....


با تــــو فراموشم میشه واسه ی همیشه ترکای قلبم ! ....

دیدنت بعد 3سال ! عشق دوره نوجوونی و پیش دانشگاهیم ! کسی که واقعا دوست داشتم و همیشه سرحماقتهام ولت کردم !

دیدنت حتی اگه تو ماه رمضون باشه ! قد یه ساعت تو یه پارک دنج و یه سیگار باهم ! ... بازم میارزه ! 

به اینکه دستتو دورم حلقم کنی و صورتتو بچسبونی بغل صورتم و ته ریشتو رو پوستم حس کنم و تند و تند بوسم کنی ... ناراحت شی که چرا بوست نمیکنم ... بوست کنم و رد رژ قرمزم بمونه رو صورتت و تند تند من پاک کنم از رو صورتت اما تو بگی نه بذار بمونه قشنگه ...

بلند شیم بخوایم بریم پیش دختر عموم کنارم راه بری و یه وجب ازت کوتاهتر باشم(!) و یهویی دستتو قفل کنی تو دستم و باافتخار خیابونو بریم ... 


+ بمونه این روزا ! ...

نه نرو ...

دارم رالی-ایرانی رو نگاه میکنم ... سیروان داره با پیانو نه نرو رو میزنه و میخونه باهاش ... 

ملت باهاش اشکشون جاری میشه و من مث یه سنگ نگاه میکنم ... 

هی سعی میکنم برگردم به گذشته و بگردم دنبال آدمی که لایق این آهنگ باشه ... کسایی هستن که تو ذهنم اینو براشون میخونم و کسایی که واسه من بخونن ...

اما نه ! ... هیشکدوم لیاقت ندارن و ندارم ... 

هی میگردم و میگردم دنبال یه آدم خاص تو یه زندگیم ... 404 Not Found ! ...

اشکام جاری میشن ...

هی فک میکنم که واسه کی ؟! چرا ؟! ... جواب 404 Not Found !!!! ....



+ غم انگیزه نبودن کسی و خوشحال کننده است این نبودن ! از این بابت که خاص نیستن ! ...

Here We Go ! ...

Blue  زنگ زده و داره از مزخرف بودن امروزش و تولدش و اینا برام میگه ... یهو پرت میشم 9 آبان 91 ! پارک ملت ... من و اکیپ جدید و مثلا شیرینی ای که بهشون دادم ! هر حرفی بود اون روز جز تولد من ! ...

چقد حسم به آدمای اون اکیپ فرق میکرد ! ... چقد آدما فرق میکردن ! ... چقد پچ برام یه آدم عن بود و الان خوب مثلا ! ...

Blue میگه چی شد چرا ساکت شدی ؟! میگم هان ؟! هیچی هیچی و شروع میکنم چرت و پرت گفتن ! ...


فاصله ی تغییر آدما شده یه ثانیه ! نه کمتر نه بیشتر !



+ دست و جیغ و هوراااااااااا بابت وبلاگ جدیدم :)))))) علیرضای ماه تمام زحمتامو کشید :*